هیچ وقت فکر نمی‌کردم ، یه روزی من مامور بشم برای

این وبلاگ کادو تولد هدیه بدم به نیابت از سه تا دوست صمیمیش از سه نقطه ی کشور . با سلیقه ی خودم حتی ! روی کارت براش نوشتم " زیستنت بدون درد و حرمان "  

دنیا چقدر جای عجیب و غریبی هست 

غیر قابل تصور و شدیدا خوشحال کننده ست خدایا :)) 

حتی شمارشو گرفتم و باهاش حرف زدم و آدرس خونه شونم واسم فرستاد ! 

قول گرفت همدیگو ببینیم 

نگفته بودم ؟! من از آدمای  که به شدت دوستشون دارم فرار میکنم ؟ و سعی میکنم هیچ ارتباطی نداشه باشم و همونطوری از دورا دور نوشته هاشو ، شخصیتشو و سبک فکرشو ستایش کنم .

 اصلا گاهی وقتا حس خدا رو اینجور وقتا خیلی خوب درک میکنم ، شاهد تمام سکانس های زندگی بنده هاش باشه  .

عاشقانه از دور همیشه خوندمش و باهاش زندگی کردم . لبریز از تفکر و آرامش هست ‌.

باورم نمیشه داره واقعی میشه ! حتی خودم مستقیم باهاش صحبت کنم و کادو تولد دوستای صمیمیش براش پست کنم :) 

دوست دارم مثل مروارید تو صدف حفظش کنم :)

ولی دیگه بعد از این همه سال وقتشه به شما وبلاگ "محبوب دلم "توی تمام این سال ها معرفی کنم :) 

زندگی طبق معمول 



مشخصات

آخرین ارسال ها

آخرین جستجو ها